گرمای بیشتر، غذای کمتر: سرمایه داری جهانی در بحران (اقلیم)
گرمای بیشتر، غذای کمتر: سرمایه داری جهانی در بحران (اقلیم)
پیچیدگی های جامعه شناختی به سوی رفاه جمعی.
( نقل قول شده از رابرت )
وقتی این را می نویسم، داغ است. سگ کوچولوی مبهم من فقط می تواند صبح زود و اواخر شب راه برود. او ممکن است تنها 6 پوند وزن داشته باشد، اما او یک نیروی قدرتمند است: وقتی او پیاده روی روزانه خود را انجام نمی دهد، کل خانه از ناله های او رنج می برد! گلهای همیشگی من شکوفا هستند اما تشنه هستند. علف های چمن من می میرد همانطور که میت رامنی اخیراً استدلال کرده است، آبیاری آنها - به ویژه چمن ها - به نظر کوته فکری است. من مقاله او در مورد انکار آمریکایی ها را خواندم و مرتب به آن فکر می کردم: مطمئناً، ما اکنون آب داریم، اما در مورد آینده چطور؟ و برای من، این سوال از شیکاگو می آید. به جنوب غربی آمریکا (مانند دریاچه مید)، به شمال شرقی مکزیک، یا به اردن سفر کنید، و این سوال ضروری تر به نظر می رسد.
طراحی لوگو طراحان لوگو
غذا و آب از ضروریات بیولوژیکی هستند. آنها همچنین نگرانی جامعه شناختی قابل توجهی دارند. نحوه زندگی روزمره ما ارتباط تنگاتنگی با نحوه سازماندهی دسترسی ما به غذا و آب در جامعه دارد. و با رشد رویدادهای گرمای شدید، نه تنها آب، بلکه کمبود مواد غذایی نیز به وجود می آید.
همانطور که درک لمواین، دانشیار اقتصاد در دانشگاه آریزونا می نویسد،
در حالی که دمای حدود 85 فارنهایت تا 90 درجه فارنهایت (29 تا 32 درجه سانتیگراد) می تواند برای رشد محصول مفید باشد، با افزایش بیشتر ترموستات، عملکرد به شدت کاهش می یابد. برخی از محصولاتی که ممکن است تحت تاثیر گرمای شدید قرار بگیرند عبارتند از ذرت، سویا و پنبه. این کاهش در محصول می تواند برای کشاورزی ایالات متحده پرهزینه باشد.
به عنوان مثال، مطالعه اخیری که من انجام دادم نشان داد که افزایش 2 درجه سانتیگراد (3.6 فارنهایت) گرمایش جهانی، سود حاصل از میانگین یک هکتار زمین کشاورزی در شرق ایالات متحده را حذف می کند.
انجام پروژه های متلب انجام پروژه متلب متلب
ارتباط بین همهگیری کووید، جنگهای جهانی - در حال حاضر، تهاجم روسیه، ویرانیهای جنگی در اوکراین - و بحران آبوهوایی باعث کمبود مواد غذایی و افزایش سرسامآور قیمتها شده است.
سوالی که برای من پیش می آید این نیست که "چگونه خودمان را نجات دهیم؟" در عوض، چیزی که من به عنوان یک جامعه شناس به آن فکر می کنم این است: چگونه می توانیم بفهمیم که چه چیزی ما را به این نقطه رساند تا بتوانیم بفهمیم که چگونه در زمانی (هرچقدر که باشد) متفاوت زندگی کنیم - ایمن، مسالمت آمیز، عادلانه. ?
جامعه شناسان به خصوص به رابطه فرهنگ و ساختار اجتماعی علاقه مند هستند. من استدلال میکنم که جامعهشناسان رویکرد متفاوتی نسبت به انسانشناسان به فرهنگ دارند - برای ما، تمرکز بر نحوه عملکرد فرهنگ برای حفظ سازمان (ساختار) اجتماعی است. جامعه شناسان به چگونگی ایجاد همبستگی فرهنگ با ترتیبات ساختاری خاص، از جمله ترتیبات نابرابر، که در مفهوم هژمونی منعکس می شود، نگاه می کنند. در این مقاله (و در درسهای کلاس) ما با اعمال آن در بحران آب و هوا و نژادپرستی نهادی، آن چارچوب را عملی میکنیم. سوال این است که فرهنگ چه نقشی در تولید و طولانی کردن نژادپرستی نهادی و بحران آب و هوا دارد؟
نقشه جامعهشناختی این است: ساختار فرهنگهای حمایتی را تولید میکند ← ما در آن فرهنگها اجتماعی شدهایم ← به روشهایی عمل میکنیم که ساختار اجتماعی را تقویت میکند.
ساخته شده توسط دکتر مونیکا ادواردز
بنابراین، به عنوان جنبه های ساختار اجتماعی، یکی از راه های تداوم نژادپرستی و تخریب محیط زیست، باورهای فرهنگی است. این باورها برای عادی سازی رفتارهایی عمل می کنند که نژادپرستی و تخریب محیط زیست را تقویت می کنند. به عنوان مثال، همانطور که جولیت شور بحث می کند، فرهنگ مصرف گرایی - و مصرف رقابتی در قلب آن (همگام با جونز، کارداشیان، نولز) - مشارکت ما را در اقداماتی که تخریب محیطی مرتبط با آن را تقویت می کند، جلب می کند. محصولات مصرفی سمی و ضایعات در حال رشد و سمی.
طراحی سایت سفارش طراحی سایت سایت
آنچه در بررسی ایده غربی «زنجیره بزرگ هستی» و ایدههای غیرغربی مانند «رئالیسم بومی» و «اوبونتو» (فقط به عنوان دو نمونه، در میان انبوهی از ایدئولوژیهای غیر غربی) واضح است، این است که غربی جوامع سرمایه داری دارای یک جهان بینی (فرهنگ) هستند که اعمال برتری و سلسله مراتب را تشویق می کند که اجازه اجتماعی برای تداوم ظلم و خشونت را به نام نژادپرستی و آسیب های زیست محیطی می دهد. برجستگی سلسله مراتب «زنجیره بزرگ» در غرب، زمینه فرهنگی برای حمایت از سیاستها و اقداماتی است که «دیگری» (کلین) را غیرانسانی میکند، که اعمال خشونت علیه کسانی را که به عنوان «فرستتر» معرفی شدهاند، آسانتر میکند. موجودات و گونه ها بنابراین، برای مثال، ما با منفجر کردن کوه ها و اسکان افراد رنگین پوست در کنار مین های سمی که آن کوه ها تبدیل می شوند، احساس راحتی می کنیم.
یا، غرب (و مردمی در غرب که از این سیاستها حمایت میکنند) مایلند به بهای فرهنگهای غذایی محلی و حفظ زمین، جنگلزدایی کنند. همانطور که گوستاوو اوروزکو اشاره کرد، زمانی که اسپانیایی ها کاستاریکا را استعمار کردند،