تاریخچه مغناطیس 2
تنها اثر موجود لئوناردو گارزونی ، با عنوان Due trattati sopra la natura، e le qualità della calamita ، اولین نمونه شناخته شده از درمان مدرن پدیده های مغناطیسی است. رساله در سالهای نزدیک به سال 1580 نوشته شده و هرگز منتشر نشده است ، رساله انتشار گسترده ای داشت. به طور خاص ، از گارزونی توسط نیکولو کابئو به عنوان یک متخصص مغناطیس یاد می شود ، که Philosophia Magnetica (1629) وی فقط تنظیم مجدد کار Garzoni است. رساله گارزونی را جیووانی باتیستا دلا پورتا و ویلیام گیلبرت نیز می شناختند.
در سال 1600 ، ویلیام گیلبرت De Magnete ، Magneticisque Corporibus ، et de Magno Magnete Tellure (در مورد آهن ربا و اجسام مغناطیسی و روی آهنربا بزرگ زمین) را منتشر کرد. وی در این کار بسیاری از آزمایشات خود را با مدل زمینی خود به نام ترللا توصیف می کند. از آزمایش های خود ، او نتیجه گرفت که زمین خود مغناطیسی است و دلیل آن قطب نمای قطب شمال است (قبلاً برخی معتقد بودند که این ستاره قطب (قطب شمال) یا یک جزیره مغناطیسی بزرگ در قطب شمال است که قطب نما را به خود جلب می کند).
درک رابطه برق و مغناطیس در سال 1819 با کار هانس کریستین ارستد ، استاد دانشگاه کپنهاگ آغاز شد که با انفجار تصادفی یک سوزن قطب نما در نزدیکی سیم کشف کرد که جریان الکتریکی می تواند یک میدان مغناطیسی ایجاد کند. این آزمایش برجسته به عنوان آزمایش tedrsted شناخته می شود. چندین آزمایش دیگر با آندره ماری آمپر ، که در سال 1820 کشف کرد که میدان مغناطیسی در یک مسیر بسته در جریان است ، مربوط به جریان عبوری از یک سطح محصور در مسیر است. کارل فردریش گاوس ؛ Jean-Baptiste Biot و Félix Savart ، هر دو در سال 1820 با قانون Biot – Savart معادله ای را برای میدان مغناطیسی از یک سیم حامل جریان ارائه دادند. مایکل فارادی ، که در سال 1831 دریافت که یک شار مغناطیسی متغیر با زمان از طریق یک حلقه سیم باعث ایجاد ولتاژ می شود ، و دیگران پیوندهای بیشتری بین مغناطیس و برق پیدا می کنند. جیمز کلرک مکسول این بینش ها را در معادلات ماکسول سنتز و گسترش داد ، الکتریسیته ، مغناطیس و اپتیک را در زمینه الکترومغناطیس متحد کرد. در سال 1905 ، آلبرت انیشتین از این قوانین برای ایجاد نظریه نسبیت خاص خود استفاده کرد و این قانون را در همه چارچوب های مرجع اینرسی لازم الاجرا کرد.مهندسی و ارتباط با سایر
الکترومغناطیس در قرن بیست و یکم ادامه یافته است و در تئوری های اساسی تئوری سنج ، الکترودینامیک کوانتوم ، تئوری الکتروضعف و در نهایت مدل استاندارد گنجانده شده است.